سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

سپنتای ما، معجزه ی کوچک ما

کمی درد و دل

1390/4/16 0:03
نویسنده : بابا هومن
410 بازدید
اشتراک گذاری

نوشته ی مامان پرهام کمی به فکر فرو بردم....

 

پارسال همون موقعایی که سپنتا توی شکم مامانی بود یه اتفاق بد افتاد.... پسرعموی نازنینم توی اولین روز تابستون ٨٩ پر کشید به آسمون.........( توی این یک سال هیچوقت نتونستم کلمه ی خدا بیامرز رو در موردش به کار ببرم همیشه فکر می کنم امین هنوز زندست و یه روز میاد ) اون موقع سپنتا و امیر محمد ( مملی ) تو شکم ماماناشون بودن و هیچوقت ندیدن اون لحظه ها رو..... وقتی بزرگ بشن چه تصوری از پسر عموم خواهند داشت؟؟؟ آیا نزدیک به واقعیت خواهد بود؟؟..........

 

پی نوشت : سپنتا توی یک ماه اخیر کم وزن اضافه کرده شنبه میره پیش دکتر تا ببینیم اجازه می ده غذا خور بشه!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

آوين
16 تیر 90 1:08
سلام خوبيد بابت پسر عموت خيلي ناراحت شدم خدا بيامرزدش در ضمن مي خواستم بگم از پايان 4 ماهگي مي توني غذاي كمكي رو شروع كني اول فريني رو درست كن با نوك انگشتت بده اگر خوشش اومد و تا 24 ساعت حساسيتي نشان نداد از روزي 1 قاشق چاي خوري شروع كن از طرف منم پسر گلت را ببوس
فهیمه مامان پرهام
16 تیر 90 15:13
خدا رحمتش کنه و اگه ناراحتتون کردم عذر می خوام