بعد از مدتها..
سلام
بالاخره حال بابا بهتر شد و منم فرصت پیدا کردم یه سری به اینجا بزنم و سروسامونی بهش بدم….
دیروز بخاطر یه کار مجبور شدم برم همدان مامانی و سپنتا هم اومدن جاتون خالی رفتیم گنجنامه خیلی حال داد
اما کارهای سپنتا:
راحت دستشو به دیوار یا هرجای دیگه میگیره و بلند میشه ولی نمیتونه بشینه و وقتی خسته میشه شروع می کنه به گریه....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی